مایی که ساعتها به صفحه تلویزیون
خیره میشویم و سریالی را دنبال میکنیم، فهمیدهایم که این فقط یک وقتگذرانی معمولی نیست. ما به تماشای زندگی دیگر خودمان مینشینیم. ما خودِ دیگرمان را در دل این حجم از سریالهای تولید شدهی جهان پیدا میکنیم. ما شیفتهی کاراکترهایی میشویم که شبیه خودمان هستند، یا عاشق آنهایی که هیچ شباهتی به ما ندارند و کاش داشتند. ما دوست داریم فکر کنیم که اگر "فلانی" بودیم و در فلان شهر و فلان دهه زندگی میکردیم چه بر سرمان میآمد. دوست داریم خودمان را در زندگیهایی دیگر تصور کنیم. در لندن ابری قرن نوزده، در دریای طوفانی، در نیویورکِ دهه پنجاه، در کاخی اروپایی، در آزمایشگاهی پیشرفته در حال ساخت و ساز دراگ، با تیغی در دست در اتاق جراحی، وسط خلافکارهای مکزیک، لم داده در ویلایی شیک و پر نور در سن خوزه، در حال جنگ، در حال شکار، در حال کشف یک معما.
ما دوست داریم خودمان را در دل آن فیلمنامههای دقیق و جذاب پیدا کنیم. خودمان را ببینیم که چه طور از گندزارهای زندگی، با مخلوطی از شانس و تیزهوشی بیرون میآییم و دیالوگهای ماندگار به زبان میآوریم و زیبا و حساب شده عمل میکنیم.
سریالها فقط سریال نیستند. آنها آرزوی میلیونها آدمیهستند که میخواستند زندگیشان همین قدر جالب و دیدنی باشد و نشد.
دست به کار شوید کارگردانها و نویسندههای نابغه. باز هم برای ما زندگی بسازید. ما جلوی تلویزیونهایمان خواهیم نشست و گرفتار دنیایی خواهیم شد که هیچ وقت واقعا در آن زندگی نکردهایم.
بازدید : 386
دوشنبه 4 آبان 1399 زمان : 20:39